با سلام دوستان این فقط یه ایده برای شروع ابتدای یه کلیپ هست . البته بگم به صورت فنی ننوشتم . مثلا کجاها دوربین کلوز اپ بگیره مثل جایی که دستها بهم گره میخوره .
کجا از بالا فیلم گرفته بشه و بقیه موارد .
خارجی روز پارک
امیر و الناز دو کودک هستند که پدرانشان با هم دوست هستند وانها نیز با یکدیگر دوست هستند . و خیلی بهم وابسته اند.
یک روزکه در پارک مشغول بازی کردن بودن و این سو و ان سو میدویدن که امیر به زمین میخورد و گریه میکند الناز دست او را گرفته از زمین بلند میکند و میبوسد و با پارچه ای دست امیر که زخم شده را میبنددامیر هم ابنبات کشی به الناز میدهد.
.هر دو خوشحال به بازی ادامه میدهند. امیردست الناز را گرفته و به طرف درختی برده در انجا روی درخت قلبی هک میکنند و اسم خود را مینویسند.
بعد سوار بر تاب شده و ارام در حال تاب خوردن هستند که الناز به ارامی دست امیر را گرفته و نگاهی به امیر میکند .
امیر میگه چیه چرا اینجوری نگا میکنی .الناز میگه امیر میشه هیچوقت منو تنها نذاری و با من باشی ؟؟
امیر میخنده و میگه باشه .
الناز میگه : قول
امیر : قول قول قول
و انگشتشان را به نشانه قول بهم گره زده . و شروع به تاب خوردن میکنند
که در این موقع با بالا رفتن تاب از کادر و برگشتن ان هردو
بزرگ شده و درلباس عروس و دامادی میباشند و ادامه داستان .....